کارگردان فیلم «علفزار» گفت: همه آنچه در این فیلم میبینید، واقعی و حاصل تلفیق ۱۵ پرونده قضایی است.
فیلم علفزار نخستین ساختهی بلند سینمایی کاظم دانشی است که در امتداد موج تازهی تولیدات واقعگرای «اجتماعی» سینمای ایران قرار میگیرد. آثاری با محوریت جلوههای گاه صادقانه و گاه جعلی، اما نسبتا بیپرده و صریحی از گوشههای تاریک یا پنهان جامعه؛ با تصاویر و کلماتی که پیشتر در جریان اصلی تولیدات مجوزدار سینمایی، یا رسانههای رسمی، امکان نمایششان نبود. دانشی در این راه، ماجرای واقعی و تکاندهندهی تجاوز گروهی در خمینیشهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ را بهعنوان یکی از منابع الهام پیرنگ اصلیاش برگزیده، و برای شکلگیری تجربهی پرتنش و ملتهب اثرش روی ماهیت جنجالبرانگیز سوژهی محوریاش حساب ویژهای کرده است.
ماجرای اصلی فاجعه باغ خمینیش هر در عصر روز سوم خرداد اتفاق میافتد. ” دو زوج و دو برادر به همراه خواهرهایشان به همراه جمعی از دوستان که جمعا 14 نفر” بودهاند یعنی شامل 6 خانم و 8 آقا که میانگین سنی آنها 23 تا 29 سال بوده به قصد برگزاری برنامهای تفریحی و با گرفتن باغ یکی از دوستانشان عازم خمینی شهر میشوند.
پس از گذشت مدت زمانی و با بالا رفتن صدای این افراد ، توجه جوانانی حاضر در باغ مجاور محل جلب شده و به دنبال آن با تماس با سایر افراد، 12 نفر دیگر نیز به جمع متخلفان اضافه شدهاست.
این جمع پس از حدود 10 ساعت زیر نظر داشتن این خانواده به فکر اقدامی جنایتکارانه افتاده و درست ساعت 12 با پوشاندن صورتهای خودشان و با دردست داشتن سلاح سرد و با ایجاد رعب و وحشت وارد باغ شده و اقدام به ضرب و شتم حاضرین میکنند و این افراد نیز با سواستفاده از وضعیت موجود و ترساندن حاضرین، مردها را در اتاقی حبس کرده و سپس به سرعت خانمها را بوسیله خودرو از محل خارج کرده و به نقطه ای در همان نزدیکی منتقل و در شرایطی بسیار فاجعهآمیز دست به تجاوز و تعرض به زنان میزنند و پس از قرار گرفتن در شرایطی خطرناک نیز آنها را در محل رها کرده و از صحنه میگریزند.
در همین زمان و توسط یکی از افراد حاضر مراتب به پلیس 110 اطلاع داده میشود و فورا ماموران به محل اعزام و با گزارش قضیه به بازپرس کشیک دادسرای خمینی شهر، دستورات لازم صادر و تمامی واحدهای پلیس بسیج و با انسداد مسیرها تجسس صورت گرفته و محل گرفتار شدن بانوان کشف و تمامی افراد در شرایطی حفاظت شده قرار می گیرند.
پس از آن با برگزاری جلسات متعدد دادگاه و بررسیهای متوالی پلیس در نهایت برای متجاوزات حکم اعدام صادر شد که همان سال در ملاعام صورت گرفت.
در فیلم «علفزار» نیز ما شاهد ماجرای تقریبا یکسانی بودهایم که خانوادهای با شکایت حمله چندین شخص به باغی که اجاره کرده بودند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
هم در ماجرای واقعی و هم در نسخهی بازسازیشدهی آن در علفراز، زمینهی شکلگیری فاجعهی اصلی، دورهمی و خوشگذرانی دوستانهی چند زن و مرد در فضای خصوصیشان است. عملی ساده، طبیعی و بیخطر، در برخورد با انگارههای متحجرانهای که مغز چند متجاوز دونمایه را پر کرده، بهانهای میشود برای رخ دادن یک تراژدی تمام و کمال. اشارههای برخی مقامات وقت به تقصیر خود قربانیان در ماجرای اصلی، و توسل متجاوزان به توجیهات مورد پذیرش ذهنیت سنتی برای شستن گناه خودشان در نسخهی دانشی، این تضاد میان سادهترین جلوههای زیست طبیعی با خوانش رسمی از آنچه مجاز و مطلوب است را بهعنوان زمینهای برای بروز رفتاری غیرطبیعی (حملهی گروهیِ پسران یک خانوادهی سنتی به مهمانی جمعی از جوانان طبقهی متوسط، و برخوردار) برجسته میکند. وقتی به شکل سیستماتیک به جنگ لذتجویی صادقانه بروی، انفجار میل طبیعی انسانی در قالب رفتاری متجاوزانه انتظارت را خواهد کشید.